سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 


از گریختن نعمتها بترسید که هر گریخته‏اى باز نخواهد گردید . [نهج البلاغه]

طوفان خفته

هر شب برای من گل مهتاب می شوی

                                              در چشم های منتظرم خواب می شوی

تن می کشی به دامن دریای ذهن من

                                           طوفان خفته در غزل ناب می شوی

 

گاهی اسیر معبد اسطوره ی خدا

                                         گاهی به عمق آینه محراب می شوی

وقتی که در هوای تو پرواز می کنم

                                        مثل بهشت گمشده نایاب می شوی

 

نقد است این گرایش با هم نفس زدن

                                       یک شب به پشت فاصله پرتاب می شوی

من برکه ی تهی شده ی خشکسالی ام

                                     آیا برای حجم تنم آب می شوی؟

 

ساز هزار سیم رها مانده ام(نیرن)

                                    خرم شبی که پنجه ی مضراب می شوی

 

نوراله نریمانی(نیرن)



کلمات کلیدی : اشعار و غزلیات

:: برچسب‌ها:

نویسنده : گل نرگس
تاریخ : 90/3/22:: 3:20 عصر
انتظار

 

ای آنکه در نگاهت حجمی زنور داری

                                        کی از مسیر کوچه قصد عبور داری

چشم انتظار ماندم تا بر شبم بتابی

                                        ای آنکه در حجابت دریای نور داری

من غرق در گناهم،کی می کنی نگاهم؟

                                         بر عکس چشمهایم چشمی صبور دارم

از پرده ها برون شد،راز نهانی ما

                                        کوک است ساز دل ها،کی میل شور داری؟

در خواب دیده بودم یک شب فروغ رویت

                                        کی به سرای چشمم قصد ظهور داری؟

عباس سجادی(هامون)



کلمات کلیدی : اشعار و غزلیات

:: برچسب‌ها:

نویسنده : گل نرگس
تاریخ : 90/3/21:: 4:55 عصر
اوضاع و شرایت آخرالزمان
امام زمان

بنابر آنچه در مجموعه رهنمودهای پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار وارد شده است، در دوره غیبت به دلیل عدم دسترسی مردم به امام (عج) و غرق شدن در زرق و برق دنیا و همین طور دور شدن از فضائل اخلاقی و انسانی و بی توجهی به احکام و ارزش های الهی، انسان ها با انواع مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی روبرو می شوند. از این پیشامدهای تلخ که سعادت افراد بشر را تهدید خواهد کرد با تعبیرات مختلف یاد شده است تا شاید مردم از طریق تامل در آثار زیانبار این امور، از پدید آمدن این وقایع جلوگیری به عمل آورند. در این باره امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: در این زمان بی توجهی به احکام و ارزش های الهی به اندازه ای رواج پیدا خواهد کرد که مردم کسی را که امر به معروف می کند آدم پست و ذلیل به حساب می آورند. در مقابل، کسی را که به انواع گناهان و آلودگی ها مرتکب می گردد ستایش خواهند کرد.1

در جای دیگر تصریح دارند که در این دوره مردم فقیر خوار و زبون و انسان های مؤمن ضعیف و حقیر و اندیشمندان و افراد با فضیلت پست و بی مقدار شناخته می شوند. در مقابل، شخص فاسق محترم به حساب آمده و ستمگر و ظالم مورد تعظیم و احترام قرار می گیرد. حق ضعیف در بینشان پایمال شده و انسان های قوی از نظر مال و امکانات زمام امور را به دست می گیرند.2

امام صادق علیه السلام هم در این باره چنین می فرمایند: در این زمان انسان های فاسق توانمند و پسندیده محسوب شده... راه های خیر خالی از رهرو شده و راه های ناشایست پر از رهرو می گردد. مردم این زمان ثروتمندان را از انسان های با ایمان گرامی تر می دانند... انواع گناهان نظیر رباخواری و قمار و... رواج می یابد و کسی از آن ها جلوگیری به عمل نمی آورد. افراد پست و لاابالی انسان های با فضیلت و بزرگوار را تحقیر می کنند. هرج و مرج عمومیت پیدا کرده اغلب مردم به جای حق 3 تابع قدرت می شوند... ترک احکام الهی شیوع یافته حکم های باطل و برخلاف حکم خدا رواج پیدا می کند... لازم به تذکر است که این بی توجهی به احکام و ارزش های دینی فقط در مورد تعالیم اسلام نخواهد بود بلکه در نتیجه هواپرستی مردم از آموزه های همه ادیان رویگردان خواهند شد. امام صادق علیه السلام در این باره تصریح دارند که: در آن زمان می بینی که پیروان همه ادیان تحقیر می شوند و حتی هر کس که یک فرد دیندار را دوست داشته باشد. مردم ارتباط با او را تحریم می کنند و از خود می رانند. 4

اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند

توضیحاتی که در کتاب های سایر ادیان نیز در این باره ذکر شده است جالب به نظر می رسد. به عنوان مثال در آیاتی از انجیل آمده است:

امام زمان

اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند. 5

بدیهی است زمانی که جامعه ای این ویژگی های اخلاقی و فرهنگی را پیدا کرد، با انواع مشکلات و گرفتارهای فردی و اجتماعی روبرو خواهد شد. از جمله این گرفتاری ها جنگ های خانمان سوز و پیدایش سلطه های استکباری و رواج ظلم و ستم در سرتاسر جهان، و شیوع انواع امراض و آلودگی های بهداشتی و وقوع زلزله و سیل های ویران گر و قحطی ها و...

لازم به ذکر است که علی رغم این پیشامدها، که ناشی از عملکردهای غلط افراد جوامع است، این گونه نیست که به طور کلی زمین از افراد باتقوا و شایسته خالی شود، بلکه عده ای انسان های بسیار بزرگواری هم خواهند بود که در آن شرایط بسیار سخت از طریق رعایت احکام الهی به مراتب والای اخلاق و تقوا دست خواهند یافت و حتی حکومت و یا حکومت هایی را در آخرالزمان ایجاد خواهند کرد که خود زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) خواهند بود. افراد شایسته ای در سایه چنین حکومت هایی تربیت می شوند که یاران حضرت از میان آن ها برگزیده خواهند شد. امام صادق علیه السلام از چنین افرادی با این عبارات یاد می کنند: اهل زمان غیبت او که قائل به امامت او (مهدی عج) و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر می باشند. ... غیبت امام در پیش آنان چون حضور شده است. خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده که در محضر رسول اکرم صلی الله علیه وآله شمشیر بزنند. آنان مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت کنندگان به دین خدا در آشکار و نهان می باشند.6



کلمات کلیدی : اوضاع و شرایت آخرالزمان

:: برچسب‌ها:

نویسنده : گل نرگس
تاریخ : 90/3/19:: 11:56 صبح
صفات خاص یاران مهدی

امام زمان علیه السلام

. خداجویی

 

 


 خداجویی و توحید, سرلوحه عقاید و خصال یاران مهدی است. آنان خدا را به شایستگی شناخته و همه وجودشان غرق جلوه نور ایزدی است. همه چیز را جلوه او دیده و جز یاد او, سخن دیگران در نظرشان بی لطف و جاذبه است. غیب را چونان شهود دیده و از صفای روحانی عالم معنی نوش کرده اند. ایمانی خالصانه در سینه دارند که شک و تردید با آن بیگانه است2 در شناخت حقیقت, به مرتبه یقین رسیده اند و حقایق را بدون پرده مشاهده می کنند.3

کمال معرفت و آشنایی با حقایق آنان را به مرحله عالی خشیت نائل کرده و از کوتاهی در انجام وظیفه, هراس دارند, زیرا آن کس که به خدا نزدیک تر است و به عزت و قدرت بی پایان او, بیشتر آگاهی دارد ترسش از خدا فزون تر است و در انجام وظیفه شکیباتر. شوق دیدار محبوب, دلهایشان را به وجد آورده و در اشتیاق وصل او, شب و روز نمی شناسند.

امام صادق(علیه السلام) درباره اینان می فرماید:

مردانی که گویا دلهایشان پاره های آهن است. غبار تردید در ذات مقدس خدای, خاطرشان را نمی آلاید… همانند چراغ های فروزانند, گویا دلهایشان نور باران است. از ناخشنودی پروردگارشان هراس دارند. برای شهادت دعا می کنند و آرزومند کشته شدن در راه خدایند.4

امیرمؤمنان یاران مهدی را گنج هایی می داند آکنده از معرفت خدایی:

خوشا به حال طالقان که خدای بزرگ در آن گنجهای نهفته دارد برتر از طلا و نقره.آن گنجها, مردانی مؤمناند که خدای را به شایستگی شناخته اند. آنان, یاران مهدی در آخر الزمان هستند.5

 

2 . بصیرت و آگاهی

 

شناخت مقصد چراغ راه است, راه را بر رونده آشکار و آسان می سازد. در دو راهیها, او را از سرگردانی رهایی می بخشد. مردان حقیقت آشنا, از دوری راه, نا امید نمی گردند و در بحرانها, کمر خم نمی کنند. پیچ و خمهای زندگی و کژیها, آنان را به بیراهه نمی کشاند. چراغی فرا روی دارند که به سوی آن راه می گشایند.6

علی(علیه السلام) رویارویی با فتنه های کور و ورطه های هراس انگیز, چون جنگیدن با مسلمانان بی شعور و جاهلان پینه بر پیشانی بسته را, نه در صلاحیت هر کس که در توان دلیر مردانی می بیند کار کشته و ژرف نگر, که در ظواهر درنگ نکرده و از ورای همه موانع پایان را تماشا کنند و اسلام ناب محمدی را از اسلام ناخالص و شرک آلود متمایز سازند.

حضرت در آغاز درگیری با مسلمانان مقدس نمای پیمان شکن, خطاب به یاران, فرمود:

میان شما و اهل قبله دَرِ جنگ گشوده شد و این عَلَم را بر ندارد مگر آن کس که بینا و شکیبا باشد و داند که حق در کجا است.7

یاران با این شرایط با امامشان بیعت می کنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس, به ناحق نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. درامانت, خیانت نکرده و پیمان شکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند, فراریان را دنبال نکرده, مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند.

یاران مهدی, در بصیرت, درایت و خردمندی سرآمدند. در فتنه هایی که زیرکان در آن فرو می مانند, هوشیارانه راه جویند و حق را از باطل باز شناسند. چنان از جامهای حکمت سیرابند و آماده کار که:

چون فرمان خدا آزمایش را به سر آورد, شمشیرها در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار دین داشتند آشکار کردند. طاعت پروردگارشان را پذیرفتند و فرمان واعظشان را شنیدند.8

بصیرت و آگاهی عمیق از هدفها و راهها و شناخت دوستان و دشمنان اسلام, سبب می شود که در احیای سنت و مبارزه با بدعت درنگ نکنند و درپی رسالت شرکت زدایی, به همراه امام خود, تبر بر دارند و بت شکنی کنند, پیرایه هایی که به اسم دین در ذهنها جای گرفته و با گذشت زمان تقدّس یافته اند نابود سازند و اسلام را در صفا و خلوص نخستین خود عرضه بدارند.

 

3 . عبادت و بندگی

امام زمان علیه السلام

 یاران مهدی, مردان عبادتند و نیایش, شیران روز و نیایش گران شب. آن هم نه عبادتی عادت گونه و یا چون پرستش مزدوران و تاجران, بلکه نیایشی عارفانه و پاک, پیوند روح با ابدیت, عالی ترین عکس العمل سپاس گزارانه انسان در برابر خدا. عبادت آزادگان. نیایش پرجوش و خروش و سیر و سلوک. روح بندگی و راز و نیاز با جانشان در هم آمیخته, همواره خود را در محضر خدا می بینند و از یاد او لحظه ای غفلت نمی ورزند. از ترس خداوند, نیمه شب, چونان مادران فرزند مرده می گریند. شب زنده داران و روزه داران.9

به گفته فضیل بن یسار: مردانی که سبک خوابند و در نماز, بسان زنبور عسل, زمزمه کنان. 10

امام, در سفر و حضر, جنگ و صلح یاران را به تعبد و تضرع سفارش می کند, تا مقصد فراموش نگردد و پیروزیهای پیاپی, آنان را به غفلت و غرور دچار نسازد. همواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او.

امام باقر(علیه السلام) می فرماید:

چون بر فراز نجف بر آید, به یاران خطاب کند. امشب را به عبادت به روز آورید آنان برخی در رکوع و برخی در سجده شب را به سحر می رسانند و به درگاه خدا تضرّع می کنند.11

یا می فرماید:

گویا, قائم ویارانش را در نجف اشرف می نگرم, توشه هایشان به پایان رسیده و لباسهایشان مندرس گشته است. جای سجده بر پیشانیشان نمایان است. شیران روزند و راهبان شب. 12

 

4 . حافظان حدود خدا

 

 اسلام, دین مرزهاست و همه چیز در آن, قانون دارد. واجبات و محرمات مرزهای دین خدایند حرکت در مرز, حرکت در راه است و تجاوز از آن, بیراهه و گمراهی. یاران مهدی, مرزبان دین خدایند و حافظان حدود او. در اجرای فرمانهای حق, سخت و پی گیر و استوارند و در انجام دستورها و وظیفه ها, دستخوش احساسات و دوستیهای بی مورد واقع نمی شوند. قدرت و حشمت آنان را مغرور نمی کند و سنگدلی دشمنان ایشان را به افراط نمی کشاند. جنگهای مهیب و دشواریهای نبرد, آنان را در عبادت سهل انگار نمی کند و تهی دستی ایشان را به مال اندوزی و تجاوز وا نمی دارد. نخستین شرط بیعت امام با یاران, حفاظت حدود خدا است.

روزی را می بینم که پرچمهای زرد و سفید در کنار کعبه, به اهتزاز در آمده, دستها برای بیعت تو, پی در پی صف کشیده اند. دوستان با صفا, کارها را چنان به نظم و ترتیب درآورده اند که همچون دانه های درّ گرانبها که در رشته ای قرار گیرند, شمع وجودت را احاطه کرده اند و دستهایشان برای بیعت با تو, در کنار حجرالاسود. به هم می خورد.

علی (علیه السلام) می فرماید:

یاران با این شرایط با امامشان بیعت می کنند که دست پاک باشند و پاکدامن زبان به دشنام نگشایند و خون کس, به ناحق

امام زمان علیه السلام

نریزند. به سکونتگاه مردم هجوم نبرند و کس را به ناحق نیازارند. بر مرکبهای ممتاز سوار نشوند و لباسهای فاخر نپوشند. مسجدی را خراب نکنند و بر مردم راه نبندند. به یتیم ستم روا ندارند و راهی را ناامن نکنند. شاهد باز نبوده و شراب ننوشند. درامانت, خیانت نکرده و پیمان شکن نباشند. احتکار نکنند و پناهنده را نکشند, فراریان را دنبال نکرده, مجروح را نکشند. ساده بزیند و در راه خدا به شایستگی جهاد کنند.

امام نیز, متعهد می شود, بسان همراهان زندگی کند, دربان و حاجب برای خود نگیرد. به اندک قانع باشد و به یاری خدا در راه استقرار عدالت بکوشد و خدا را به شایستگی عبادت کند.13

امام, بر رفتار کارگزاران خود و مواظبت آنان بر اجرای وظایف خود نظارت دو چندان دارد.14

باید چنین باشد, زیرا ایجاد حکومت اسلامی, در گرو حفظ حدود خداست و ایجاد جامعه آرمانی, جز با تربیت استوانه های پولادین ممکن نمی گردد. اگر کارگزاران نظام توحیدی, با فضیلت باشند و وظیفه شناس, مردم نیز حرمت دین نگه دارند و پیشاپیش بر کاروان عدالت راه گشایند . پیروزی حق و شکست باطل در گرو تعهد و پای مردی پرچمداران آن است.

 

5 . شجاعت

 

 یاران مهدی, دلیر مردند و جنگاوران میدانهای نبرد. دلهایی چون پولاد دارند و از انبوه دشمن, هراسی به دل راه نمی دهند. ایمان به هدف, همه وجودشان را تسخیر کرده و عشق به خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) به بازوانشان قوت بخشیده است. اراده جنگیدن, سرشار از شجاعتی بی همانند, آنان را به رزمگاه می کشاند. دل مردن دارند و عشق به شهادت.عزت نفس و بلندی همت, آنان را از کوه بلند پایه تر کرده و هیبتشان را در سینه ستمکاران دو چندان. غیور مردانند و ترسویان و زبونان, در جمعشان راه ندارند.

مولایشان, اندامی پهلوانانه دارد, سینه ای ستبر و بازوان پولادین و ورزیده15. یارانش قوت چهل مرد دارند. شیران میدان رزمند و جانهایشان از خارسنگ, محکم تر.16

شجاعتی بی بدلیشان, ترس را بر دلهای مستکبران چیره ساخته و پیشاپیش راه گریز پیش می گیرند.

امام باقر(علیه السلام) می فرماید:

گویا, آنان را می نگرم, سیصد و اندی مرد بر بلندای نجف کوفه ایستاده اند.دلهایی چون پولاد دارند. در هر سو, تا مسافت یک ماه راه, ترس بر دلهای دشمنان سایه می افکند.17

در سوار کاری و تیراندازی بی نظیرند: (خیرالفوارس). در رزمگاه نشان شجاعان بر تن دارند و چونان یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله) در نبرد بدر, نشانه ویژه برسر نهاده اند.18

آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهره گیری از زیبایی های زندگی, دیگران را برخود پیش دارند و باید چنین باشند آن کس که خود ساخته نباشد, نمی تواند سازندگی کند و آن که بر دوست خود, مهر نورزد, دیگران را شایسته ترّحم نبیند.

دلیری ویژه یاران برگزیده نیست, همه خدا جویان و مستضعفان از پدیدار شدن طلایه حق و عدالت قوی دل می گردند و حیاتی دوباره می یابند. ترس را کنار می نهند و به صف رزم آوران می پیوندند.

6 . فرمانبری

 

 یاران امام, عاشقان مولای خود اند و پاکبازان راه او. از وی چونان فرزندانی خلف, فرمان می برند و بهتر از بنده ای گوش به فرمان, از حضرت, پیروی می کنند. در انجام دستورهای وی, بر یکدیگر, پیشی می گیرند.

به فرموده پیامبر(صلی الله علیه و آله): تلاش گر و کوشا در پیروی از اویند.19

امام زمان علیه السلام

پیروی آنان از امام, نه برخاسته از زور, که ناخالصان را به زور در ضیافت اهل وفا در نیاوردند و در خلوت جوانمردان, ناپاکان حضور نیابند, بلکه عشق و علاقه قلبی به مهدی, آنان را به فرمانبری وا می دارد. بسان پروانه, به دور شمع وجودش, در گردشند. جاذبه سازنده و پر قدرتش, آنان رامجذوب کرده است. لبخند او را, جلوه رضای خدا و عتابش را تازیانه خشم خدا می شمرند. او, را بیش از هر کس, دوست می دارند و پیروی از او, بدون قید و شرط, بر خود لازم می شمارند. یادگار پیامبر را در میان دارند و از هرچه در پیرامون او وجود دارد, نشان یار جسته و به آن بترک می جویند.

سوارانی با نشان و پرچم, برای تبرک دست بر زین مرکب امام می سایند و در گرد امام در چرخشند. با جان و دل, او را در جنگها یاری کرده و آنچه طلب کند, کفایت می کنند.20

دوستان خدایند و خدا دوست. به جای ناشکیبایی بزدلان و راحت طلبان, یاریش می کنند و در برابر نافرمانی نمک ناشناسان, پاکبازانه تسلیم اویند.21

امام حسن عسکری(علیه السلام) در سخنانی که در آخرین روزهای عمر, به فرزند خود فرموده, از یاران مخلص مهدی یاد کرده و فرزند را با یاد آن مردان با وفا دلداری داده است:

… روزی را می بینم که پرچمهای زرد و سفید درکنار کعبه, به اهتزاز در آمده, دستها برای بیعت تو, پی در پی صف کشیده اند. دوستان با صفا, کارها را چنان به نظم و ترتیب درآورده اند که همچون دانه های درّ گرانبها که در رشته ای قرار گیرند, شمع وجودت را احاطه کرده اند و دستهایشان برای بیعت با تو, در کنار حجرالاسود. به هم می خورد. قومی به آستانه ات گرد آیند که خداوند آنان را از سرشتی پاک و ریشه ای پاکیزه و گرانبها آفریده است. دلهایشان از آلودگی نفاق و پلیدی شقاق پاکیزه است. به فرمانهای دینی فروتنند و دلهاشان از کینه و دشمنی پیراسته, رخسارشان برای پذیرش حق آماده است و سیمایشان با نور فضل و کمال آراسته. آیین حق را می پرستند و از اهل حق پیروی می کنند.22

 

7 . ایثار و مواسات

 

 از ویژگیهای بارز همراهان مهدی, ایثار و مواسات است. وحدت مقصد و اخلاص نیت, دلهایشان را با هم پیوند داده و یار و غمخوار یکدیگرند. آنان برای یکدیگر خود را به رنج افکنند و در بهره گیری از زیبایی های زندگی, دیگران را برخود پیش دارند و باید چنین باشند آن کس که خود ساخته نباشد, نمی تواند سازندگی کند و آن که بر دوست خود, مهر نورزد, دیگران را شایسته ترّحم نبیند. پیروزی پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) در گرو یاران ایثارگر و فداکار بود و همه قیام های اصلاحگرانه تاریخ اسلام از چشمه مواسات بهره گرفت.

از آن سو, از عوامل خانه نشین شدن امامان, اندک بودن یاران موافق و فداکار بوده است.23

با این که روابط گرمی با مردم دارند, بسان پدر و فرزند, ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است.

برید عجلی نقل می کند:

به امام باقر گفته شد: یارانمان در کوفه بسیارند. اگر فرمان دهی از تو اطاعت خواهند کرد. فرمود: چنان هستند که کس بدون اجازه برادر دینی, از مال او نیازمندی خود را بر طرف کند؟ گفت خیر. فرمود: پس آنان که از بذل مال دریغ کنند, در نثار جان بخیل ترند. سپس افزود: مردم در صلح اند با آنان ازدواج کرده و از ایشان ارث بریم و برایشان اقامه حدود کرده و امانات آنان را اداء کنیم. زمان قیام قائم دوران رفاقت فرا رسد. مرد به سراغ مال برادر رفته حاجت خود برگیرد و کس او را منع نکند.24

در روایات, از یاران مهدی علاوه بر تعبیر (مزامله) به رفقا, نیز نام برده شده اند25, به معنای دوستان همدل و همراز, با لطف و صفا, دوستان بزم و رزم. دوستیشان, چنان محکم است که گویا برادران تنی اند. و همه شان از یک پدر و مادرند. گویا یک پدر و مادر آنان را پروریده اند. دلهای آنان از محبت و خیرخواهی به یکدیگر آکنده است.26

 

8 . زهد و ساده زیستی

 

زهد و ساده زیستی, زینت کارگزاران مهدی است. آرمانش رساندن جامعه به قله رفیع توحید و عدالت است و خوش کامی

امام زمان علیه السلام

 و نیک بختی را در آرامش دیگران می جویند. غذایشان ساده و لباسشان بی پیرایه است. زندگیشان از معیشت درویشان فراتر نمی رود. با دردهای جامعه آشنا و رنجهای بشر در احساس لطیفشان, بازتاب دارد. نمی توانند تن به آسایش و شادکامی سپارند و از احوال مردمان غافل شوند و نام مصلح جهان بر خویش نهند; چرا که آن که با عشرت طلبان همسو شود و دل در گرو آز و طمع بندد,نمی تواند مروج دین باشد و کارگزاری شایسته برای حکومت عدل و داد.27

امام صادق(علیه السلام) به کسانی که برای رسیدن به نان و نام در آرزوی حکومت اهل بیت بودند, می فرمود: اینک, هنگام آرامش ماست. اگر به قدرت دست یابیم, همراهان ما زندگی دشوارتری از دیگران خواهند داشت. رسم کشورداری ایجاب خواهد کرد که پشتوانه درویشان و بینوایان باشیم. تواضع و فروتنی را پیشه سازیم و در ناگواری های روزگار شریک آنان باشیم, تا مردم از ما الگو گیرند و تلخی زمانه در کامشان گران نیاید.28

امام صادق(علیه السلام) در برابر پافشاری دوستان برای قیام و شتاب در خروج قائم فرمود:

چرا در خروج قائم شتاب می ورزید. به خدا سوگند, لباسش درشت و غذایش ناچیز است. زندگی در حکومت او, جنگیدن است و مرگ در سایه شمشیر.29

ستمدیدگان جهان, آزادی خود را در دست آن پاکبازان دیده و از سراسر گیتی به یاریشان می شتابند. درستی گفتار و شعارشان را در کردارشان می جویند و در پی دیدن نشانه های اخلاص و صداقت به درگاهش سر می سپارند.

در حجاز, فرودستان و بینوایان در انتظار ظهور مهدی لحظه می شمارند30 و در سایر سرزمینها نیز, غیر مسلمان برای رهایی از ستم بیداد گران, امام را می جویند به دست مهـر او به آستان اسلام, پیشانی می سایند.31

 

9 . نظم انضباط

 

 نظم در زندگی و کار, از ارزشهای انسانی و از رموز کامیابی است. انسانهای موفق. برنامه دارند و براساس اصول مشخص, حرکت می کنند. انقلابهای رهایی بخش و سازمان یافته, کمتر با شکست رو به رو می شوند. پیامبر اسلام, سمبل نظم بود. در زندگی شخصی, اوقات خود را تقسیم می کرد و عبادت و استراحت و روابط خانوادگی و اجتماعی حضرت, براساس نظمی روشن مشخص شده بود.32 علی(علیه السلام) نیز, با نظم برد و به هنگامی مرگ فرزندان و پیروان خود را به نظم در کارها سفارش فرمود. 33

یاران امام زمان نیز, دارای نظم و تشکیلاتی مناسب با حکومت جهانی اند. با این که روابط گرمی با مردم دارند, بسان پدر و فرزند, ولی کارها را براساس اصولی محکم و روشن پیش می برند و تشکیلاتی براساس معیارهای اسلامی در میانشان برقرار است.

از یاران امام یازده نفر سمت نقابت و نمایندگی دارند. 34 و دیگران, در اختیار این گروهند.

سپاهیان امام, لباس یکسان استفاده می کنند. نیروهای متحد الشکل و منظم مهدی, منظم ترین نیروهای رزمی جهانند.

علی(علیه السلام) آنان را این گونه می ستاید:

گویا آنان را می نگرم, زی و هیأتی یکسان, قد و قامت برابر, در جمال و برازندگی همانند وهم لباسند.35

در آغاز و انجام کارها, سازماندهی دارند و در بیعت با امام و دعوت به قیام و جهاد با دشمنان هماهنگ عمل می کنند. دوستانی با صفایند و کارها را ماهرانه به نظم و ردیف در آورده اند و پیشاپیش, مقدمات حرکت را برای امام فراهم می کنند.36

یاران امام مؤمنان راستین و انسانهای وارسته ای هستند که در همه کمالات انسانی و اسلامی سر آمد مردمان روزگار خویش هستند و از پیش, خود را برای همکاری با امام آماده کرده اند.



کلمات کلیدی : صفات خاص یاران مهدی

:: برچسب‌ها:

نویسنده : گل نرگس
تاریخ : 90/3/19:: 11:53 صبح
اگه تو نبودی.....

اگه تو نبودی دلم رو به چی خوش میکردم؟ اگه تو نبودی چقدر می ترسیدم،و همه چیز چه قدر بیهوده بود.به من بگو اگه تو نبودی به کی پناه

می بردم؟اون  وقت نگاه غریبم تو این شب تنها ،تموم امیدم تو این دل شیدا،به دستای کی خیره می موند؟

مهربون دوست داشتنی،بالاترین امیدواری زندگی ام، اگه تو نبودی زندگی ام چه بی رنگ و بی معنی بود.اگه تو محرم شب های خلوت و

سنگ صبور حرف های نگفته ام نبودی،سقف طاقتم تا کجا تاب می آورد،قد صبوریم تا کجا رشد می کرد؟

تو که اول و آغاز هر فکر قشنگی هستی که توی اندیشه من پا گرفته و زنده شده،تو که حتی خیال حضورت شکوه خیال انگیز یه

رویاست،همون حضور عزیزی که وقتی یه نمه از عطرش تو ذهنم می پیچه مست و مدهوشم می کنه، واسه تموم عمرم . تو که بودنت یه دنیا

صفاست.دوری از تو پر از ملاله و بدون تو موندن چقدر محال.

اون قدر مهربونی که با وجود اون همه بزرگی و مقام بالا،هر وقت صدات کردم بی درنگ جوابمو دادی،اون قدر دوست داشتنی و بخشنده

هستی که حتی وقتی اسمتو صدا می کنم،یه دل بی قرار و نا آروم بی درنگ  به معجزه حس حضورت آروم می شه.

یه وقتایی که ناخودآگاه از بیراهه سر درآوردم اون قدر مهربون و صمیمی نشونه هاتو جلوی راهم می چیدی و بزرگوارانه صدام می کردی

که متحیر می موندم که باید با چه زبونی ازت تشکر کنم؟

من دیوونه اون همه بزرگواریتم.چقدر بزرگواری که با اون همه بزرگی منو منتظر نمی ذاری.اون قدر دوستم داشتی که برام شرط نذاشتی که

من همیشه اول صدات کنم و سراغت رو بگیرم،اگه خدای نکرده ندونسته یه وقت ازت حتی یه ذره غافل میشدم رهام نمی کردی،تو خیلی بالا

بودی،اما خیلی بزرگوار،اون قدر که منو   که اون قدر پایین بودم اون باالا،بالا ها از یاد نبردی.و بارها و بارها بهم ثابت کردی خیلی

دوستم داری.وقتی رد پاتو ،تو لحظه لحظه زندگی ام می بینم از خوشحالی بال در  می یارم.

چقدر خوشبختم که تو رو دارم،چه سعادتی که تو منو دوست داری و چه خوشبخت تر هستم که این خوشبختی رو درک کردم و فهمیدم.آخه

تو با همه هستی،اما خیلی ها تو رو نمی بینن،از یاد بردن که تو کنارشون و همراهشونی و فراموش کردن حتی از نفس شون هم بهشون

نزدیک تری.اونایی که حتی از یاد بردن فاصلشون تا خود تو، فقط قد یه بار صدا کردنته ،نه حتی اندازه به زبون آوردن اسمت،نه حتی به

اندازه به زبون آوردن یه خدایا،بلکه به اندازه به یاد آوردنته.چون تو همیشه و همه جا هستی،زنده و حاضر،این ماییم که یه وقتایی تو رو نمی

بینیم،اما تو همیشه ما رو می بینی.

وقتی یاد عزیزت مهمون ذهنمه چیزی به سرعت صعودی مثل یه شهاب منو از رو همین زمین خاکی به خود تو،تو اوج آسمونا وصل می

کنه.وقتی تو هستی دلم قرص و محکمه،با همه مشکلات عالم اگه تو باشی دلم غصه نداره.چی می تونه منو بترسونه وقتی پشتم به تو

گرمه.کی مثل تو می تونه آرومم کنه وقتی دلم تنگه؟کی مثل تو محرم تنهاییم می شه؟کی مثل تو این قدر بهم نزدیک بودهو هست؟

کی مثل تو می تونه تسلی غصه هام باشه؟کدوم یادی مثل یاد تو معجزه می کنه؟چه،جادویی از پشتیبانی تو موثرتره؟وقتی چشم امیدم به توست

چی می تونه محال باشه؟

اون جا که اگه تو بخوای محال ترین ها هم،ممکن ترینه ،کنار اراده تو ، غیر ممکن بی معنی ترین کلمه روی زمینه.کی می تونه غیر از تو

اولین دلیل شادی هام بشه؟ تموم خوشبختی های زندگی ام هدیه ای است که سر چشمه از تو داره .تموم سختی هایی که پشت سر گذاشتم به

لطف و اراده تو ازش گذشتم. تو سخت ترین لحظه های زندگی ام وقتی به تجربه تلخ ترین درد عمرم رسیدم،همون لحظه که درد تلخ شکستن

یه دل شیشه ای رو چشیدم درست همون لحظه تو رو دیدم که نزدیک تر از همیشه تو قلب من نشستی.اگه تو نبودی تحمل سنگینی فصل های

سخت زندگی منو به کجا می رسوند؟

شکرت می کنم که خوشبختی داشتنتو ،روزیم کردی.دستاتو از رو همین زمین خاکی می بوسم که تو بهم نظر کردی.چه لذتی داره،درک

حضور تو مثل یه ظهور ابدی سایه به سایه ،چه لطفی داره حس همراهی تو لحظه به لحظه.

وقتی  می بینم چتر حمایت تو روی سرمه اگه از آسمون سنگ هم بباره ،آب تو دلم تکون نمی خوره و خیالی نیست،چون تو ارزشمند ترین

دارایی من،بزرگ ترین نعمت زندگی من هستی ،تو با منی.



کلمات کلیدی : اگه تو نبودی...

:: برچسب‌ها:

نویسنده : گل نرگس
تاریخ : 90/3/8:: 9:43 عصر
<   <<   6   7   8   9   10      >